معنی پایتخت کشور هندوستان
حل جدول
دهلی نو
پایتخت هندوستان
دهلی نو
دهلی
هندوستان
کشور عجایب
کشور هفتاد و دو ملت
امپراطوری کشور هندوستان
موریا
پایتخت کشور کامبوج
پنومپنه
پایتخت کشور بنین
پرتونوو
پایتخت کشور سویس
برن
پایتخت کشور مالى
باماکو
پایتخت کشور هائیتی
پرتوپرنس
پایتخت کشور نیکاراگوا
ماناگوا
پایتخت کشور بلغارستان
صوفیه
لغت نامه دهخدا
هندوستان. [هَِ] (اِخ) هند. هندستان. کشور هند:
خورد خواهد شاهد و شاه فلک محروروار
آن همه کافور کز هندوستان افشانده اند.
خاقانی.
پیل آمد از هندوستان، آورده طوطی بیکران
اینک به صحرا بی نشان طوطی است مانا ریخته.
خاقانی.
از نظاره موی را جانی که هر مویی مرا
طوطی گویاست کز هندوستان آورده ام.
خاقانی.
مدتی از نیل خم آسمان
نیل گری کرد به هندوستان.
نظامی.
آن شنیدستی که در هندوستان
دید دانایی گروهی دوستان.
مولوی.
رجوع به هند شود.
هندوستان. [هَِ] (اِخ) دهی است از بخش قاین شهرستان بیرجند. دارای 46 تن سکنه، آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله و پنبه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
معادل ابجد
2515